نویسنده : saedeh khanoom
تاریخ : یک شنبه 4 مرداد 1394

از همان روزی ک دست حضرت قابیلا گشت الوده ب خون حضرت هابیل
از همان روزی ک فزرندان ادم زهر تلخ دشمنی در خونشان جوشید
ادمیت مرده بود گرچه ادم زنده بود
از همان روزی ک یوسف را برادر ها ب چاه انداختند
از همان روزی ک با شلاق خون دیوار چین را ساختند ادمیت مرده بود
بعد دنیا هی پر شد از ادم واین اسیاب
گشت و گشت
قرنها هم از مرگ ادم گذشت
ولی دریغ
ادمیت برنگشت...
نظرات شما عزیزان: